مقاله ایی با عنوان: حق مسافرت برای زنان و اجازه خروج از کشور برای زنان.
نویسنده: مینا فرشی
حسن یوسفی پژوهشگر دینی در این باره میگوید طبق قوانین
فقهی اولا مرد قیم زن است و زن تابعی از
شوهرش است و باید در همه امور از او اطاعت کند. این یه اصل کلی است. مساله دیگر
مساله تمکین هم هست اون هم به این دلیل که طبق دیدگاه فقهی اقایان، مرد هر وقتی که
بخواهد زن را در اختیارش بگیرد و یا رابطه جنسی با او برقرار کند زن باید اطاعت
کند و حق اعتراض ندارد و اگر اعتراض کند عدم تمکین تلقی میشود و با توجه به این
مبانی هست که اقایان میگویند که زن بدون اجازه شوهر نه تنها حق خروج از کشور را
ندارد بلکه حق خروج از خانه را هم ندارد!
یعنی زن هیچ حقی برای رفتن به جایی نداره ان هم بخاطر عدم
تمکین!
حسن یوسفی میگوید که دولتمردان جمهوری اسلامی قبول کرده اند
که که زنان پستهایی در حد معاونت وزیر و رئیس جمهور داشته باشند بنابراین نگاهشان
را باید تغییر دهند و قبول کنند که این نگاه با مسئولیتهایی که امروزه زنان دارند
مغایرت دارد.
بند 3 ماده 18 قانون گذرنامه به صراحت صدور گذرنامه برای
زنان شوهر دار را به موافقت کتبی شوهر موکول کرده
تنها زنانی که با شوهر خود مقیم خارج هستند یا همسر خارجی اختیار کردند از
این قانون مستثنی هستند.
این یعنی اینکه هر زن متاهل هر زمانی که بخواهد گذرنامه
بگیرد یا تمدید کند به کسب اجازه کتبی همسرش نیاز دارد که باید در دفترخانه اسناد
رسمی ثبت و گواهی شود.اما این نکته هم قابل توجه است که اگرشوهر در زمان درخواست
گذرنامه رضایت خود را اعلام کرده باشد هر زمان که بخواهد میتواند با مراجعه به
اداره گذرنامه از رضایت خود صرف نظر و زن را ممنوع الخروج کند و این ممنوعیت هم تا
زمان ثبت رسمی طلاق میتواند بماند یعنی اگر طلاق عاطفی داشته باشند باز هم این
ممنوع الخروجی عزل نمیشود.
خب همه میدانیم که همواره زنان برای خروج از کشور با موانع
زیادی روبه رو بوده اند و همچنان هم این موانع هست و تا به امروز هم تغییری در قوانین نشده و
البته مسائلی هم هست که نمیشود کتمان کرد . حالا تصور کنید اگر زنان برجسته کشور
که در عرصه های مختلف ورزشی- علمی- سیاسی فعالیت چشمگیر داشتند و خوش درخشیدند اگر
اجازه خروج از کشور را از همسرشان دریافت نکنند چه اتفاقی می افتد و وضعیت بدتر
میشود. چرا که سالها زحمتشان به باد رفته و بخاطر رضایت نداشتن همسر برای خروج
انها از کشور نمیتوانند به موفقیتهای پیش رو دست پیدا کنند یا مانع پیشرفت انها
میشوند. چرا؟
چون قانون مناسب و کاملی در این زمینه وجود ندارد؟ یا چون
قانون اساسی براساس اقایان نوشته شده حق دارد مانع خروج همسر خود ولوبه دلایل قانع
کننده شده و و همچنین به همین راحتی مانع او و فعالیتهایش شود؟
زنان زیادی در عرصه های مختلف فعال بودند حتی اگرفعالیت
خاصی هم نداشته باشند و برای یک مسافرت تفریحی قصد خروج از کشور را دارند اما
نمیتوانند و همین خود دلیل خیلی از اختلافات خانوادگی به صورت جدی شده چون در حال
حاضر قانون کشور جمهوری اسلامی همچنان فقر قوانین مربوط به زنان را داراست و گویا
کسی هم خواستار تغییر یا تکمیل ان نیست.
نمونه بارز این موضوع نیلوفر اردلان بازیکن فوتسال ایرانی و
کاپیتان تیم ملی فوتسال ایران است. او عنوان خانم گلی دو دوره اول بازیهای همبستگی
کشورهای اسلامی را دارد و قهرمانیهای پیاپی در لیگ فوتسال زنان- دو دوره نایب
قهرمانی غرب اسیا- و دستیابی به مرحله نیمه نهایی انتخابی المپیک را در کارنامه
ورزشی خود دارد. اما اردلان بخاطر مخالفت همسرش برای خروج از کشور و ضبط گذرنامه
اش نتوانست تیم ملی فوتسال زنان ایران را در مسابقات جام ملتهای اسیا همراهی کنه و
از این سفر مهم بازماند. البته که محرومیت اردلان در این بازیها توسط همسرش خیلی
جنجال برانگیز شد و او در مورد غیبت خودش در این مسابقات گفت که دوست داررم در
مسابقات حضور داشته باشم و بتوانم تیم را همراهی کنم از مسئولان تقاضا دارم که
مشکل مرا حل کنند همچنین گفته بود که دوس دارم مثل سایرین برای پرچم کشورم بجنگم
چرا که افتخار من افتخار کشورم است. او عنوان کرده بود که امیدوارم مسئولین
درخواست مرا بپذیرند و راه حل مناسبی برای مشکل من پیدا کنند چون من هم پا به پای
بچه های تیم تمرین کردم و ارزو داشتم در مسابقات اسیایی حضور داشته باشم بخصوص
وقتی تیم ملی به جام جهانی صعود میکنه ارزوی هر بازیکنی هست که در ن بازی کند.
نکته غم انگیز درموضوع این نیلوفر اردلان این است که این قهرمان
پرافتخار کشورمان فقط به این دلیل که باید ابتدای سال تحصیلی جدید در کنار فرزندش
باشد از رفتن به مسابقات توسط همسرش منع شد در حالی که باید این موضوع را هم در
نظر گرفت که هزینه های وزارت ورزش که در مورد این بازیکن بوده به هدر رفته و از
طرفی سالها تلاش خانم اردلان هم بخاطر عدم خروج او از کشور نادیده گرفته شده است
پس واقعا نیاز است که مجلس در این زمینه دست به کار شود تا بانوانی
مثل نیلوفر اردلان و زهرا نعمتی بتوانند ازادانه در صورت لزوم از کشور خارج شده
وفعالیت خود را ادامه دهند
قطعا این قوانین ناقص برای زنان بخصوص زنان فعال در عرصه
های مختلف باید اصلاح شود چرا که در اصل
قانون اساسس دولت
موظف شده حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین بشه و زمینه های
مساعد را برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مالی و معنوی او ایجاد کند.اما همانطور
که همه میدونند دادگاههای ایران هر روز شاهد رفت وامد زنانی است که برای معالجه-
تفریح- دیدار با اقوام و خانواده یا شرکت در یک مسنار علمی سیاسی بین المللی یا
هنری قصد خروج از کشور را دارند ام در اخرین لحظات متوجه میشوند که همسرشان اجازه
خروج از کشور را لغو کرده است.
دکتر شادروان مهرانگیز منوچهریان در زمان محمد رضا پهلوی هم
این مساله را در مجلس مطرح نمود مبنی بر اینکه اجازه خروج از کشور باید در دست خود
زنان باشد تا در صورت صلاحدید خود از کشور خارج شوند اما در ان زمان هم نمایندگان
مخالفت کردند چون معتقد بودند که این اجازه باید همچنان دست شوهر باقی بماند.
در جایی خواندم که یک فعال حقوق زنان بر این مساله تاکید
داشته که این اجازه خروج زنان از کشوردر مواقع اختلاف بین هر دو موردسواستفاده
قرار میگیرد و برخی شوهران از این قانون به عنوان اهرم برای اجبار زن برای بخشیدن
مهریه یا هرگونه باجگیری از سوی همسران به کار گرفته میشود.
متاسفانه این قانون نانوشته 4دهه است که مورد مطالبه زنان
بوده اما تاکنون قانونی مبنی بر حذف این اجازه صادر نشده و همچنان در دست فعالیت
است اما نباید از فرصتها سواستفاده کرد بلکه باید به نحو مطلوب و نتیجه بخش در جهت
رفع تبعیض علیه زنان استفاده کرد چون که قرار نیست همچنان حقوق سیاسی و مدنی زنان
قطره چکانی و پلکانی پیش رود .
اخیرا هم یک کمیته ای در مجلس تشکیل شده که تصمیم بگیرند که
ایا یک زن در شرایط خاص میتواند از کشور خارج شود یا خیر؟ یعنی باز هم محدودیت نه
رفع کامل این قانون!
ان هم در حالی که بتوانند ثلبت کنند که دارای شرایط خاص
هستند در این صورت این اجازه از شوهر به دادستان منتقل و دادستان ظرف مدت 72 این
اجازه را در صورت تایید صادر میکند .
یعنی فقط این قانون شکل و شمایل متفاوتی به خود گرفته اما
تغییری در اصل ماجرا ایجاد نشده است!!!!
این قانون جدید فقط برای خانمهای فعال در زمینه سیاسی-
هنری- ورزشی و بین المللی است حال اگر بانوانی که بخاطر ممنوع الخروجی سالها
نتوانستند فرزندان خود و یا عزیزانی که در خارج از کشور دارند را ببیند چه میشود؟؟
یعنی باز هم یک طرح محدود و ضعف در قانون!
با توجه به صحبتهای حسن یوسفی پژوهشگر دینی که در ابتدای
مقاله امده درمورد وضع این قانون گفته که اگر فتوای شخص خامنه ای به عنوان ولی
فقیه و بالاترین مرجع میتواند فصل الخطاب باشد و مشکل را حل کند.
یعنی اگر اقای خامنه ای درک درستی از اینکه زنان هم به دور
از مساله جنسیت و به عنوان یک انسان حق دارند در این زمینه برای خود تصمیم بگیرند
ممکن است فتوای درستی بدهد در غیر این صورت این قانون نصفه نیمه همچنان ادامه دارد
و تغییری نمیکند همانطور که در این سالها زنان زیادی با این مساله سالها دست و
پنجه نرم کردند اما هنوز نتوانستند قانون درستی وضع کنند فقط هر سری یک تغییرات
جزئی ایجاد میکنند که جوابگوی مسائل نیست چه برسه به حل انها!
تا کی باید برای یکی از ساده ترین کار یعنی سفر ولوبرای یک
تفریح ساده از کسی اجازه بگیرند؟ کی میخوان قبول کنند که این قانون نقصهای بزرگ
دارد و به درد این جامعه کنونی نمیخورد نمیدانم!!!!
نظرات
ارسال یک نظر